۷ فرمان از دیوید آگیلوی، پدر تبلیغات دنیا

فرمان اول دیوید آگیلوی:

هدف شما این است که بفروشید، به هیچ چیز اجازه ندهید که شما را از تنها هدفی که دارید، منحرف کند.

 

نکته اصلی در این فرمان این است که اگر می خواهید چیزی را بفروشید به ساده ترین و خلاصه ترین شکل ممکن آن را انجام دهید، اینکه چه می فروشید و چرا محصول شما زندگی مشتریانتان را بهبود می بخشد. مردم زمان زیادی برای توقف کردن و خواندن ندارند، بنابراین اگر شما فکر می کنید، باید آنها را با کلمات و خلاقیت خود شگفت زده کنید، این کار را انجام دهید، اما نه از طریق افزایش هزینه های فروش.

به عنوان مثال: آژانس تبلیغاتی TBWA  ونکوور، برای ” انجمن ریه بریتیش کلمبیا ” یک آگهی بسیار واضح مختصر و خلاق، برای مقابله با سرطان ریه طراحی کرد . آنها واقعا می دانند که چگونه مفهوم کمپین خود را منتقل کنند یا به عبارتی به فروش برسانند. بازی با کلمات در این کمپن شدیداَ اثرگذار است.

 

فرمان دوم دیوید آگیلوی:

موقعیت خود را به روشنی تعریف کنید، چه چیزی را و برای چه کسی تعریف می کنید؟

 

آگیلوی می پرسد: این محصول چه کاری انجام می دهد و برای چه کسی تولید شده است؟

 

من می توانستم Dove را به عنوان یک مواد شوینده برای مردانی با دستان آلوده معرفی کنم ، اما تصمیم گرفتم آن را به عنوان محصولی برای زنانی با پوست خشک معرفی کنم . این چیزی است که هنوز بعد از ۲۵ سال کار می کند. 

سال ها بعد، زنان هنوز هم پوست خشکی خواهند داشت و Dove راه حلی برای این مشکل دارد. تنها تفاوت بین Dove  و بسیاری از محصولات دیگر که برای مقابله با این مشکل به وجود می آیند این است که Dove یک مزیت اضافی دارد، وعده ای که دیگران ندارند: Dove تنها پوست شما را مرطوب نمی کند، او از یک زیبایی واقعی برای شما حمایت می کند و تصویری از یک زن مدرن واقعی را ترویج می کند، در برابر سایر برندهایی که یک کلیشه دست نیافتنی از زیبایی را به شما عرضه می کند. Dove نقص های شما را گرامی می دارد (چین و چروک ها ، سلولیت، موهای خاکستری، کک و مک، و غیره). آیا Dove  بدون این کمپین های آگاه کننده هم تا این حد موفق می شد؟

 

 

فرمان سوم دیوید آگیلوی:

مشق شب خود را انجام دهید. مصرف کنندگان خود را به طور جزئی مطالعه کنید

بازاریابی که از تحقیقات بازار چشم پوشی می کند به اندازه ژنرالی که از نشانه های دشمن چشم پوشی می کند، خطرناک است. 

• برای چه کسی تبلیغ می نویسید

• مخاطبان شما چگونه فکر می کنند

• مخاطبان شما چه نیازهایی دارند

فرمان چهارم دیوید آگیلوی:

مصرف کننده خود را یک خانم فرض کنید، او به تمامی اطلاعاتی که شما دارید، نیاز دارد

 

مشتری احمق نیست. مشتری را یک زن فرض کنید، زنی که جزئی نگر  است، تصور کنید او همسر شماست. اگر فکر کنید که صرفاَ یک شعار تبلیغاتی پر زرق و برق یا چند صفت بی روح او را متقاعد به خرید خواهد کرد، شما به هوش او توهین کرده اید. او نیاز دارد تا تمام اطلاعاتی که می توانید را به او بدهید.

 

 

فرمان پنجم دیوید آگیلوی:

به زبانی که مخاطب های شما هر روز استفاده می کنند، صحبت کنید

 

به زبانی که با یک دوست صمیمی صحبت می کنید، با مخاطبان خود صحبت کنید. تصور کنید که او بر روی یک صندلی روبروی شما نشسته است. آگیلوی می گوید: ” فکر نکنید که تمام مخاطبان شما در یک استادیوم جمع شده اند و شما برای آنها سخنرانی می کنید. مخاطبان شما هنگامی که یک تبلیغ را می بینند اغلب تنها هستند. وانمود کنید که در حال نوشتن یک نامه به هریک از آنها هستید”

ژیلت در تبلیغات خود با ترکیبی از عکس هایی به سبک  قدیمی و استفاده از اصطلاحات از نسل جدید، مانند ("OMG" که مخفف "آه خدای من" است) که به احتمال زیاد شبیه به نوع حرف زدن فردی ۱۷ ساله است تا یک مادربزرگ، سعی در ایجاد ارتباط با مخاطبان خود کرد.

 

فرمان ششم دیوید آگیلوی:

با نوشتن عناوین و عبارات فوق العاده، ۸۰ درصد از پول خود را با موفقیت سرمایه گذاری کرده اید

 

افراد به طور متوسط ​​پنج بار بیشتر از متن یک تبلیغ، تیتر آن را می خوانند. هنگامی که شما تیتر خود را نوشتید، تنها هشتاد سنت از یک دلار خود را صرف کرده اند.

آیا می دانید که ۸ نفر از ۱۰ نفر فقط تیتر ها را می خوانند؟ پس تنها ۲ نفرباقی می ماند. با این اعداد، آیا شما واقعا فکر می کنید که مردم وقت خود را با خواندن چیزهای پیچیده و یا از روی حیله و تزویر، تلف خواهند کرد؟ مردم تنها به مقدار مناسبی از اطلاعات، که در ظرف چند ثانیه بتواند دل آنها را بدست بیاورد، نیاز دارند.

در واقع، آنچه ما نیاز داریم که خواننده به ما بگوید این است: “خوب، شما توجه من را جلب کردید، حالا به من اطلاعات بیشتری بدهید.”

هنگامی که دیوید آگیلوی برای تبلیغات کمپانی رولز رویس کار می کرد، سه هفته زمان خود را صرف خواندن و مطالعه تمام ویژگی های فنی ماشین کرد تا به عبارت “۶۰ مایل در ساعت، بلندترین صدا از ساعت های برقی می آید ” را انتخاب کرد و بقیه بروشور شامل ۶۰۷ کلمه می شد. شما را نمی دانم اما من ۶۰۷ کلمه را بدون یک عنوان خوب نمی خوانم!

فرمان هفتم دیوید آگیلوی:

برجسته کردن کالا با قهرمان ساختن آن

اگر فکر می کید یک محصول بی فایده است، آگیلوی حرفی جدید برای شما دارد او معتقد است که “هیچ محصول بیخودی وجود ندارد، تنها کپی رایترها و تبلیغ کنندگان آن کسل کننده و بی فایده هستند.”

من هرگز یک محصول را به یک کپی رایتر اختصاص نخواهم داد مگر اینکه بدانم او شخصاَ به آن  محصول علاقه مند است. هر بار که من یک کمپین بدی را نوشتم ، به این دلیل بوده که محصول برای من جالب نبود.

یکی دیگر از برندهای بزرگ که موقعیت خود را در ذهن مصرف کنندگان، به دلیل سبک ، شخصیت نوآورانه، فن آوری، کیفیت و سادگی محصولات خود بدست آورده ، اپل است. راستش، آنها در این امر بهترین هستند.

برای اینکه تا این حد قدرتمند باشید، باید به خوبی در ذهن مصرف کنندگان تعریف شده باشید. اپل به خوبی می داند که چگونه باورهای خود را در گوش مخاطبان خود نجوا کند. صدها پخش کننده MP3  و صدها تبلت در بازار وجود دارد، اما آی پاد یا آی پد چیزی فراتر از یک ساعت موسیقی یا ویدیو به شما می دهد. استراتژی موقعیت یابی اپل در درجه اول بر احساسات و سبک زندگی مصرف کننده، خلاقیت خود، ایجاد شور و شوق، رویاها، امیدها و آرزوها تمرکز دارد، آنها قول می دهند که زندگی را برای مردم آسان تر کنند.

هنگامی که شما یک محصول اپل را خریداری می کنید، بلافاصله بخشی از نسلی می شوید که معتقد است که قهرمانان می توانند جهان را تغییر دهند و حاضرند برای این تفکر مبارزه کنند. این برند به واسطه ی تدبیر و تدوین استراتژی های استیو جابز به آنچه که در حال هست، دست پیدا کرده است.

منبع: آژانس تبلیغاتی کادوسیه